سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به پسرش حسن فرمود : ] پسرکم چیزى از دنیا بجا منه چه آن را براى یکى از دو کس خواهى نهاد : یا مردى که آن را در طاعت خدا به کار برد پس به چیزى که تو بدان بدبخت شده‏اى نیکبخت شود ، و یا مردى که به نافرمانى خدا در آن کار کند و بدانچه تو براى او فراهم کرده‏اى بدبخت شود پس در آن نافرمانى او را یار باشى و هیچ یک از این دو در خور آن نبود که بر خود مقدمش دارى . [ و این گفتار به گونه‏اى دیگر روایت شده است که : ] اما بعد ، آنچه از دنیا در دست توست پیش از تو خداوندانى داشت و پس از تو به دیگرى رسد و تو فراهم آورنده‏اى که براى یکى از دو تن خواهى گذاشت : آن که گرد آورده تو را در طاعت خدا به کار برد پس او بدانچه تو بدبخت شده‏اى خوشبخت شود ، یا آن که آن را در نافرمانى خدا صرف کند پس تو بدانچه براى وى فراهم آورده‏اى بدبخت شوى و هیچ یک از این دو سزاوار نبود که بر خود مقدمش دارى و بر پشت خویش براى او بارى بردارى ، پس براى آن که رفته است آمرزش خدا را امید دار و براى آن که مانده روزى پروردگار . [نهج البلاغه]   بازدید امروز: 1  بازدید دیروز: 30   کل بازدیدها: 20618
 
نسیم شمال
 
سهراب سپهری
نویسنده: نسیم(چهارشنبه 85/10/13 ساعت 11:49 صبح)
پیغام  ماهی ها

رفته بودم سر حوض       تا ببینم شاید   عکس تنهایی  خود را در اب
اب در حوض  نبود
ماهیان می گفتند   هیچ تقصیر درختان نیست       ظهر دم کرده ی تابستان بود
پسر روشن اب لب پاشویه نشست  
و   عقاب خورشید امد و او را به هوا برد که برد
به درک راه نبردیم به اکسیژن اب
برق از پولک ما رفت که رفت.
ولی ان نور درشت     عکس ان میخک قرمز در اب
که اگر باد می امد دل او پشت چین های تغافل می زد
چشم ما بود    روزنی  بود به اغراق بهشت.
تو اگر در تپش باغ  خدا را دیدی   همت کن    و بگو ماهی ها  حوضشان بی اب است.
باد می رفت به سر وقت چنار
من به سر وقت  خدا می رفتم. 
(سپهری)   


نظرات دیگران ( )

<      1   2   3   4   5      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
خورشید این اسمان چه تاریک ...
[عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| مطالب بایگانی شده ||
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
نسیم شمال
نسیم

|| لوگوی وبلاگ من ||
نسیم شمال

|| لوگوی دوستان من ||


|| اوقات شرعی ||