سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردمان را روزگارى رسد بس دشوار ، توانگر در آنروز آنچه را در دست دارد سخت نگاهدارد و او را چنین نفرموده‏اند . خداى سبحان فرماید « بخشش میان خود را فراموش مکنید . » بدان در آن روزگار بلند مقدار شوند و نیکوان خوار ، و خرید و فروخت کنند با درماندگان به ناچار و رسول خدا فرموده است با درماندگان معاملت مکنید از روى اضطرار . [نهج البلاغه]   بازدید امروز: 4  بازدید دیروز: 8   کل بازدیدها: 21097
 
نسیم شمال
 
شبهای بی ستاره....
نویسنده: نسیم(شنبه 85/12/5 ساعت 11:3 عصر)

وداع

هنگامی که با زندگی وداع کردم 
می خواهم دست کم  فانوسی باشم   که جلو در خانه تو اویزان است و شب کمرنگ  را روشن می کند.
یا می خواهم در بندری  که در ان کشتی های بزرگ خفته اند  و دوشیزگان جوان می خندند
در ابراهی تنگ و کثیف بیدار شوم  و  به انسان تنهایی که راه می سپارد چشمک بزنم.(ولفگانگ برشرت)

پرهای زمزمه
مانده تا برف زمین اب شود
مانده تا بسته شود این همه نیلوفر وارونهی چتر.
ناتمام است درخت.
زیر برف است تمنای شنا کردن کاغذ در باد  و   فروغ تر چشم حشرات
و طلوع سر غوک از افق درک حیات.
مانده تا سینی ما پر شود  از صحبت سنبوسه و عید.
در هوایی که نه افزایش یک ساقه طنینی دارد
و نه اواز پری می رسد از روزن منظومهی برف
تشنهی زمزمه ام.
مانده تا مرغ سر چینه ی  هذیانی اسفند  صدا بردارد.
پس چه  باید بکنم
من که در لخت ترین موسم بی چهچه سال   تشنه ی  زمزمه ام ؟
بهتر ان  است  که برخیزم
رنگ را بردارم
روی تنهایی خود نقشه ی مرغی بکشم.(سهراب سپهری)



نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
خورشید این اسمان چه تاریک ...
[عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| مطالب بایگانی شده ||
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
نسیم شمال
نسیم

|| لوگوی وبلاگ من ||
نسیم شمال

|| لوگوی دوستان من ||


|| اوقات شرعی ||